دیجیتال مارکتینگ، فرآیندی یکپارچه و چندین مرحلهای است و تا زمانی که مشتری خرید را انجام ندهد، گام اول تلاشهای ما تمام نمیشود. اما بعد از خرید مشتری هم تاکتیکها و قواعد مختلفی باید رعایت شود تا مشتری، مجدداً از شما خرید کرده و دیگران را به خرید از شما دعوت کند. اما در گام اول، یعنی تبدیل کاربر به مشتری، فرآیندی وجود دارد که به آن قیف فروش (Sales Funnel) یا قیف بازاریابی (Marketing Funnel) گفته میشود. این قیف، مراحلی دارد که روی مشتریان بالقوه و احتمالی کار میکند، کسانیکه قصد خرید ندارند از قیف خارجشده و درنهایت، بخشی از آن مشتریان، به مشتری بالفعل شما تبدیل خواهند شد.
قیف فروش، یکی از کلیدیترین بخشهای هر کمپین بازاریابی است که باید پیش از آغاز تبلیغات و فعالیتهای بازاریابی، طرح و نقشه مشخصی برای آن داشته باشیم. در این مقاله مهم از آکادمی کاپریلا، با این قیف، مراحل آن، اقداماتی که باید در هر مرحله انجام دهیم و در نهایت، با بهینهسازی آن آشنا خواهیم شد.
مقدمهای بر قیف فروش
هر یک از مراحل قیف فروش بر رفتار مصرفکننده یا خریدار نهایی تأثیر دارد. شما باید تمام مراحل را بهطور کامل بشناسید. با آگاهی از مشخصات هر مرحله، میتوانید از روشهایی برای بهبود تعداد افرادی که از یک مرحله به مرحله دیگر میروند، استفاده کنید. این هدایت کاربران به مراحل بعدی، میتواند تأثیر فاحشی بر رشد کسب و کار و افزایش درآمد شما بگذارد.
فرض کنید شما تعداد مخاطبان هد را در دو مرحله اول قیف فروش خود، دو برابر میکنید. در اینحالت شما تعداد لید (سرنخ فروش) خود را دو برابر خواهید کرد و نتیجه آنکه درصد مشتریان قطعی خود را نیز دو برابر میکنید. این افزایش، هر ماه ۴ برابر مشتری جدید به شما خواهد داد.
طراحی و مدیریت قیف فروش، یکی از قدرتمندترین مفاهیم در کسبوکار و بازاریابی شما است و در ادامه، به آن بهطور عمیقتر میپردازیم.
قیف فروش یا قیف بازاریابی چیست؟
قیف فروش، هر مرحلهای است که شخص باید به ترتیب طی کند تا به مشتری شما تبدیل شود. در همین ابتدا برای درک بهتر، یک قیف فروش فرضی را برای یک مغازه، مثال میزنیم.
«افراد بالای قیف فروش کسانی هستند که در کنار فروشگاه شما قدم میزنند (مرحله اول). درصدی از آنها تصمیم میگیرند که وارد مغازه شوند (مرحله دوم). مشتری قفسهای از تیشرتهای حراجی را میبیند. او محصولی را در قفسه میبیند و به آن اشاره میکند (مرحله سوم). سپس مشتری، چهار تیشرت انتخاب میکند و به سمت صندوق میرود. آنها در آخرین مرحله هستند. اگر همه چیز خوب پیش برود، آنها خرید را به پایان میرسانند و از انتهای قیف فروش خارج میشوند.»
همین روند، برای هر نوع کسبوکاری با ساختاری متناسب با آن کسبوکار اما در یک چارچوب مشخص انجام میشود. قیف فروش در کسبوکارهای آنلاین میتواند در چندین بخش از فرآیندهای بازاریابی وجود داشتهباشد. قیف هر بخش میتواند ساختار و جزئیاتی متفاوت داشته باشد یا قیف شما در تمام کانالهای بازاریابیتان یکسان باشد (از نظر تاکتیکها، محتواها، پیشنهادها و …).
چرا قیف فروش مهم است؟
قیف فروش شما مسیر پیش روی مشتری را نشان میدهد. درک دقیقتان از سفر مشتری و مسیری که یک مشتری احتمالی برای خرید خود طی میکند، میتواند به شما کمک کند تا سوراخهای قیف را پیدا کنید؛ سوراخها، نقاطی هستند که در آن مشتریهای بالقوه را از دست میدهید (مراحل و فرآیند فروش را ترک میکنند) و هرگز به خریدار محصولات شما تبدیل نمیشوند.
اگر قیف فروش خود و مراحل و فرآیند آن را درک نکنید، نمیتوانید آن را بهینه کنید. ما در ادامه مقاله، به چگونگی کارکرد قیف فروش خواهیم پرداخت، اما مهم است که باید بدانید میتوانید بهطور کامل بر نحوه حرکت بازدیدکنندگان در مراحل قیف و اینکه در نهایت به مشتری تبدیل میشوند یا خیر، تأثیر بگذارید.
قیف فروش چگونه کار میکند؟
در حالی که اصطلاحات زیادی برای توصیف مراحل قیف فروش استفاده میشود، ما قصد داریم چهار اصطلاح یا مرحله بسیار رایج برای توضیح چگونگی عملکرد هر مرحله در تبدیل مصرفکننده به بازدیدکننده، سپس به مشتری بالقوه و در نهایت به مشتری بالقوه را بیان کنیم.
یک بازدیدکننده از طریق جستجوی گوگل یا لینک شما در شبکههای اجتماعی به وبسایت شما میآید. او اکنون یک مشتری بالقوه است. بازدیدکننده ممکن است چند پست وبلاگ شما را بخواند یا لیست محصولات شما را بررسی کند.
به شیوهای موثر، به او پیشنهاد میدهید تا در خبرنامه بازاریابی ایمیلی شما ثبتنام کند. اگر بازدیدکننده، فرم شما را پر کند، او به لید (Lead) شما تبدیل میشود. اکنون میتوانید برای مشتری بالقوه، در خارج از وبسایت خود از طریق ایمیل، تلفن یا پیامک یا هر سه مورد، بازاریابی را انجام دهید.
هنگامی که با پیشنهادهای فروش ویژه، کوپن تخفیف، اطلاعرسانی از پستهای جدید وبلاگ یا سایر پیامهای جذاب با آنها تماس میگیرید، لیدها معمولاً به وبسایت شما بازمیگردند. با حرکت بازدیدکنندگان در داخل قیف فروش، قیف فروش باریک میشود. این باریک شدن و کاهش تعداد مشتریان بالقوهای که در قیف حضور دارند، اتفاقی طبیعی است و همیشه در بالای قیف، مشتریان بالقوه بیشتری نسبت به پایین قیف خواهید داشت، همانطور که تمام کسانی که وارد یک مغازه میشوند، خرید نمیکنند، در وبسایتها و تمام قیفهای فروش هم بههمین شکل است. اما مهم است که برای هر مرحله، برنامه داشته باشید و بهطور هدفمند تلاش کنید تا افراد کمتری قیف فروش شما را ترک کنند.
چهار مرحله قیف فروش چیست؟
چهار مرحله قیف فروش را میتوانید با نام اختصاری AIDA به راحتی بخاطر بسپارید:
- آگاهی (Awareness)
- علاقه (Interest)
- تصمیم (Decision)
- اقدام (Action)
این چهار مرحله نشان دهنده ذهنیت مشتری بالقوه شما برای هر خرید است، ذهنیتی که باید نسبت به آن، شناخت کافی داشته باشید.
هر مرحله از قیف، به رویکردی متفاوت از شما بهعنوان یک کارشناس بازاریابی نیاز دارد، زیرا شما نمیخواهید در زمان و مکان نامناسب، پیام نادرستی را به مشتری بالقوه برسانید. بیایید با جزئیات بیشتری به هر مرحله از قیف فروش بپردازیم.
آگاهی (Awareness)
مرحله اول قیف یعنی آگاهی، لحظهای است که در آن، اولین توجه مصرفکننده را به خود جلب میکنید. این جلب توجه ممکن است یک مقاله، یک پست اینستاگرام، یک جستجوی گوگل یا تبلیغات شما باشد. در مرحله اول، مشتری بالقوه شما، از کسبوکار و آنچه که ارائه میدهید، آگاه میشود.
وقتی ارتباط بین شما و مصرفکننده درست پیش برود، مصرفکنندگان بعضی وقتها در همان اولین آشنایی با شما، بلافاصله خرید میکنند. این یک سناریوی مکان-مناسب، زمان-مناسب است. مصرفکننده قبلاً در مورد شما تحقیق کردهاست و میداند که شما چیزی مطلوب و با قیمت مناسب پیشنهاد میدهید و از طرفی، شما هم در زمانیکه او قصد خرید دارد به سراغ او میروید.
بیشتر اوقات، مرحله آگاهی، تاحدودی شبیه رابطه عاطفی است. شما سعی دارید خود را به مشتری بالقوه معرفی کنید، بهگونهای که از شما خوشش بیاید و در ادامه، شما را انتخاب کند.
علاقه (Interest)
هنگامیکه مصرفکنندگان به مرحله دوم قیف فروش یعنی علاقه میرسند، در حال تحقیق، مقایسه و بررسی گزینهها هستند. این همان زمانی است که باید به او یک محتوای خارقالعادهای ارائه دهید که به آنها کمک میکند، محتوایی که سعی نمیکند چیزی به آنها بفروشد.
اگر از همان ابتدا محصول یا خدمات خود را تحمیل میکنید، مشتریان بالقوه را منصرف خواهید کرد و آنها را فراری خواهید داد. هدف در این مرحله، باور به تخصص و صلاحیت شما، کمک به مصرفکننده در تصمیمگیری آگاهانه و پیشنهاد کمک به آنها به هر طریقی است که میتوانید.
تصمیم (Decision)
مرحله تصمیمگیری در قیف فروش، زمانی است که مصرفکننده آماده خرید است. او ممکن است دو یا سه گزینه در نظر داشته باشند و خوشبینانه آنکه، یکی از گزینهها شما هستید.
اکنون زمانی است که بهترین پیشنهاد خود را ارائه دهید. این پیشنهاد میتواند ارسال رایگان درب منزل باشد، مخصوصاً زمانیکه بیشتر پیشنهادهای رقبای شما، کد تخفیف یا یک اشانتیون است. به هرحال، آن پیشنهاد را چنان وسوسهانگیز کنید که مشتری بالقوه شما نتواند برای استفاده از آن صبر کند و در نهایت، شما را انتخاب کند.
اقدام (Action)
در پایین قیف فروش، مشتری اقدام به خرید میکند. او محصول یا خدمات شما را خریداری میکند و بخشی از لیست مشتریان کسبوکار شما میشود.
همانطور که در ابتدای مقاله گفته شد، وقتی یک مصرفکننده به انتهای قیف میرسد، بهاینمعنی نیست که کار شما با او تمام شدهاست. مرحله اقدام، اقدامی برای مصرفکننده و کارشناس بازاریابی است. شما میخواهید تمام تلاش خود را انجام دهید تا یک خرید به ۱۰ خرید، ۱۰ خرید به ۱۰۰ خرید و بیشتر تبدیل شود. بهعبارت دیگر، شما بر حفظ و بازگشت مشتری (Customer Retention) تمرکز میکنید. با ابراز قدردانی از خرید، مشتری خود را دعوت کنید تا بازخورد خود را بیان کند و اینگونه با او در تماس باشید و خود را بهعنوان پشتیبان پس از خرید، در دسترس مشتری قرار دهید.
مثال قیف فروش
تصور کنید که صاحب یک کسبوکار اینترنتی هستید که لوازم کوهنوردی میفروشد. شما میدانید که مخاطبان هدف شما در تلگرام هستند و مشتریان هدف شما زن و مرد بین ۲۵ تا 4۵ سال هستند (بر اساس پرسونای مشتری شما).
شما در تلگرام یک تبلیغ خارقالعاده اجرا میکنید که بازدیدکنندگان را به یک صفحه فرود در سایتتان هدایت میکند. در آن صفحه، از مشتری بالقوه خود میخواهید که در ازای یک آهنربای لید، در لیست ایمیل شما ثبتنام کند (آهنربای لید یا Lead Magnet به محتوا یا پیشنهادی گفته میشود که بهعنوان راهکار یک مسئله یا مشکل، در اختیار کاربران قرار داده میشود و هدف آن، برقراری ارتباط با بازدیدکنندگان است. Lead Magnet همان چیزی است که شما در ازای دریافت آدرس ایمیل، به طور رایگان در اختیار بازدیدکنندگان قرار میدهید و میتواند شامل محتوا، اطلاعات یا حتی دسترسی بیشتر به شما یا اطلاعات شما باشد).
اکنون بهجای مشتری بالقوه، لید دارید. آنها در قیف فروش شما در حال حرکت هستند. طی چند هفته آینده، شما ایمیلی را برای آموزش مشترکان خبرنامه خود در مورد لوازم کوهنوردی ارسال میکنید که حاوی راهنمای کوهنوردی، ابزار لازم و … است. در انتهای ایمیل، کوپن ۱۰% تخفیف برای سفارش اول مشتری را پیشنهاد میدهید و این کوپن، محرک حرکت لید به سمت مرحله بعدی قیف فروش یعنی خرید است.
پس از خرید و ورود به مرحله بعدی، همان مشتریان را به لیست ایمیل جدید اضافه میکنید، لیستی که مخصوص مشتریان بالفعل شما است. شما این روند ارتباط ایمیلی را دوباره، اما با محتوای متفاوت شروع میکنید. به آنها آموزشهای تخصصیتر برای استفاده از ابزارها، کوههای مناسب برای کوهنوردی و … ارسال کنید. شما محصولات مکمل و مورد نیاز مشتری را به او پیشنهاد میدهید تا لوازم خود را برای کوهنوردی تکمیل کند و این، بهمعنی بازگشت مشتری به سوی شما و خرید مجدد او میباشد.
بهطور خلاصه، مراحل قیف فروش در مثال بیانشده به شرح زیر است:
- آگاهی: شما یک تبلیغ تلگرامی ایجاد کردهاید تا افراد را از طریق مرحله اول قیف به وبسایت خود هدایت کنید.
- علاقه: شما در ازای دریافت اطلاعات تماس آنها، چیزی با ارزش به کاربران ارائه میدهید.
- تصمیم: محتوای شما مخاطبانتان را از ویژگیهای محصول آگاه میکند و آنها را برای خرید آماده میکند.
- اقدام: شما کوپنی ارزشمند را ارائه میدهید که لیدهای شما نتوانند آن را پس بزنند، سپس برای حفظ و خرید مجدد آنها، پیشنهادات و تاکتیکهای دیگری را در نظر میگیرید.
چگونه قیف فروش طراحی کنیم؟
تا اینجای مقاله، شما جذب مزایای قیف فروش شدید و حالا میخواهید یک قیف فروش برای کسبوکار خود طراحی کنید. در ادامه، راهکار ساده و آسان طراحی قیف فروش را به شما آموزش میدهیم.
مرحله 1: رفتار مخاطب خود را تجزیهوتحلیل کنید.
هرچه بیشتر در مورد مخاطبان خود اطلاعات داشته باشید، قیف فروش شما موثرتر میشود. شما برای همه مردم بازاریابی نمیکنید. شما در حال بازاریابی برای افرادی هستید که برای آنچه میفروشید مناسب هستند. شما با استفاده از نرمافزارهای تحلیل وبسایت مانند گوگل آنالیتیکس، باید بفهمید کاربران در سایت شما کجا کلیک میکنند، چهزمانی صفحه سایت را اسکرول میکنند، آنها چه مدت زمان در یک صفحه خاص صرف میکنند و … . همه این دادهها به شما کمک میکند تا مشخصات خریدار خود را بهتر بشناسید و بهتر بتوانید نسبت به افزایش آگاهی آنها به برند، محصولات و خدماتتان اقدام کنید.
مرحله 2: توجه مخاطب خود را جلب کنید.
تنها راهی که باعث نتیجه دادن قیف فروش شما میشود، این است که افراد را وارد قیف کنید. بهعبارتدیگر، باید محتوای خود را در مقابل مخاطبان هدف قرار دهید. مسیر معمول و طبیعی را طی کنید و تعداد زیادی محتوای ارزشمند را در همه رسانههای خود منتشر کنید. با اینفوگرافیک، ویدئو و انواع دیگر محتوا تنوع ایجاد کنید.
اگر مایل به صرف پول بیشتر هستید، چند تبلیغ انجام دهید. مکان ایدهآل برای تبلیغات، به محل حضور آنلاین مخاطبان هدف شما بستگی دارد. برای اطلاعات بیشتر، مقاله تبلیغات آنلاین چیست؟ را مطالعه کنید.
مرحله 3: یک صفحه فرود بسازید.
تبلیغ یا سایر محتواهای شما باید مشتریان بالقوه را به جایی هدایت کند. در حالت ایدهآل، شما میخواهید آنها را با یک پیشنهاد غیر قابل رد کردن، به یک صفحه فرود بفرستید. از آنجا که این افراد هنوز در ابتدای قیف فروش هستند، به جای فشار بر فروش، بر جذب لید تمرکز کنید. یک صفحه فرود باید بازدید کننده را به سمت مرحله بعدی قیف هدایت کند.
شما در صفحه فرودتان به یک فراخوانی به اقدام عالی احتیاج دارید که دقیقاً به آنها بگویید چهکاری باید انجام دهند، خواه دانلود یک کتاب الکترونیکی رایگان باشد یا تماشای یک فیلم آموزشی.
مرحله 4: یک کمپین بازاریابی ایمیلی ایجاد کنید.
با ارائه محتواهای عالی و ارزشمند از طریق ایمیل، به بازاریابی خود ادامه دهید. این کار را به طور منظم انجام دهید، اما نه خیلی مکرر. یک یا دو ایمیل در هفته کافی است. ابتدا فرایند فروش خود را با آموزش دادن به مخاطبان خود، ساماندهی کنید. آنها چه میخواهند یاد بگیرند؟ برای متقاعد کردن مشتری به خرید، باید از چه موانع و اعتراضاتی عبور کنید؟ در پایان کمپین ایمیل خود، یک پیشنهاد باورنکردنی ارائه دهید. این همان محتوایی است که به لیدهای شما الهام خواهد داد تا به خرید اقدام کنند.
اگر فکر میکنید ایمیل مارکتینگ برای مشتریان شما جواب نمیدهد، میتوانید گزینههای دیگر مثلاً خبرنامه پیامکی را امتحان کنید.
مرحله 5: با مشتریان بالفعل در ارتباط باشید.
مشتریان فعلی خود را فراموش نکنید. در عوض، تماس خود را با آنها ادامه دهید. از آنها برای خریدهای خود تشکر کنید، کوپن تخفیف تشویقی پیشنهاد دهید و آنها را به دنبالکردن شبکههای اجتماعیتان دعوت کنید تا ارتباط و تعامل بیشتری داشتهباشید.
اندازهگیری موفقیت قیف فروش
قیف فروش شما ممکن است با رشد کسبوکارتان به تغییراتی نیاز داشته باشد، درباره مشتریهای خود بیشتر یاد بگیرید و محصولات و خدمات خود را متنوع کرده و ارتقا دهید.
یک راه عالی برای اندازهگیری موفقیت قیف فروش شما پیگیری نرخ تبدیل (Conversion Rate) شما است. مثلاً چند نفر و چند درصد از مخاطبان، پس از کلیک بر روی تبلیغات شما، در لیست ایمیلتان ثبتنام کردند؟ به دقت به نتایج هر مرحله از قیف فروش توجه کنید:
- آیا با محتوای اولیه خود، بهاندازه کافی توجه مصرفکنندگان را جلب کردهاید؟
- آیا مشتریهای بالقوه شما برای ارائه اطلاعات تماسشان به شما اعتماد کافی دارند؟
- آیا فرآیند خرید خود را از طریق ایمیلها و سایر کانالهای بازاریابی، امن و بهینه کردهاید؟
- آیا مشتریان فعلی برمیگردند و دوباره از شما خرید میکنند؟
دانستن پاسخ این سوالها به شما نشان میدهد که در چه نقاطی از قیف فروش خود، به اصلاح نیاز دارید.
چگونه قیف فروش خود را بهینه کنیم؟
بهینه کردن یعنی افزایش نتیجه مطلوب. بهینهسازی قیف فروش یعنی بتوانیم از فرآیند فروش خود، مشتری و فروش بیشتری جذب کنیم. شما میتوانید قیف فروش خود را با روشهای زیادی بهینه کنید. مهمترین جاهایی که باید بر آن تمرکز کنید، مناطقی است که مصرفکنندگان به نقطه بعدی قیف منتقل میشوند.
ما در مورد تبلیغات تلگرامی صحبت کردیم. فقط یک تبلیغ ندهید. در ۱۰ یا ۲۰ کانال و با بنرهای مختلف تبلیغ کنید. ممکن است محتوای تبلیغ بسیار شبیه به هم باشند، اما بهتر است آنها را برای پرسونای مختلف مشتریان هدف طراحی کنید و متن و پیشنهاد درون تبلیغ را متنوع کنید تا متوجه شوید کدام مدل تبلیغ در چه صفحاتی بهتر جواب میدهد.
تست A/B صفحات فرود خود را انجام دهید. این کار زمان میبرد، اما شما به افراد بیشتری خواهید رسید و مشتریان بالقوه را با اطمینان بیشتر و آمار بهتری به مشتری بالفعل تبدیل خواهید کرد. همچنین میتوانید تست A/B را برای کمپین ایمیلی خود نیز انجام دهید. در ایمیلها، عنوان ایمیل، محتوای ایمیل، لحن جملات، تصاویر، پیشنهادها و … را تغییر دهید تا بفهمید مخاطبان شما نسبت به هر تغییر چه پاسخی میدهند و بهترین پاسخ برای کدام حالت است.
بهترین راه برای بهینهسازی قیف فروش، توجه به نتایج است. با قسمت بالای قیف شروع کنید. شما در حال ایجاد و انتشار محتوا هستید، تا چشمها را به برند خود بکشانید و مردم را ترغیب کنید که روی فراخوانی به اقدام شما کلیک کنند. اگر یک محتوا جواب نداد، مورد دیگری را امتحان کنید.
به صفحه فرود خود بروید. اطمینان حاصل کنید که پیشنهاد ردنشدنی و فراخوانی به اقدام شما، با محتوای موجود در پست وبلاگ یا تبلیغاتی که برای جذب ترافیک به صفحه فرود استفاده کردهاید هماهنگ باشند. عنوان، تصاویر و فراخوانی به اقدام خود را تست کنید تا بفهمید چهچیزی بهتر نتیجه میدهد.
وقتی از افراد در مرحله اقدام میخواهید از شما خرید کنند، تست A/B پیشنهاد خود را انجام دهید. آیا ارسال رایگان بهتر از ۵ درصد تخفیف است؟ این چیزهای کوچک میتواند تفاوت زیادی در درآمد شما ایجاد کند.
در آخر، نرخ نگهداشت مشتری (Customer Retention Rate) خود را پیگیری کنید. آیا مردم برمیگردند و برای بار دوم، پنجم و بیستم از شما خرید میکنند؟ آیا آنها شما را به دوستان خود را معرفی میکنند؟ هدف شما این است که برند خود را در ذهن همه ماندگار کنید. اگر هرگز مخاطبان خود را ناامید نکنید، آنها دلیلی برای نگاه کردن به برند دیگر نخواهند داشت.
نتیجهگیری
طراحی، استفاده و بهینهسازی قیف فروش زمانبر است. کار سختی است، اما این تنها راه زنده ماندن در یک بازار رقابتی است. باور میکنید یا نه، جزئیاتی مثل فونت محتوا میتواند روی تعداد تبدیل کاربر به مشتری تأثیر بگذارد. اگر مخاطب را برای خرید از شما تحت فشار بگذارید، آنها را برای همیشه فراری خواهید داد.
وقت بگذارید و یک قیف فروش ایجاد کنید که نمایانگر آنچه شما میخواهید و آنچه مخاطب شما میخواهد، باشد. قیف را بهمرور زمان بهتر کنید، روش خود را در مراحل مختلف قیف فروش تنظیم کنید و دلیل بینتیجه بودن تلاش خود را پیدا کنید.
از عملکرد قیف فروش وبسایتتان راضی هستید؟
مشکلات قیف فروشتان را در بخش نظرات بنویسید تا به راهکار اصلاح آن برسیم.
اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزشها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد میشوند:
- دوره آموزشی آشنایی با بازاریابی دیجیتال
- مجموعه دوره های آموزشی بازاریابی
- آموزش مبانی بازاریابی محتوا (Content Marketing)
- آموزش تکنیک های فروش در بازاریابی – بخش اول
- آموزش تکنیک های فروش در بازاریابی – بخش دوم
- آموزش بازاریابی و فروش تلفنی
- آموزش بازاریابی اجازه ای