الگوریتم رنک برین (Rankbrain) چیست؟ این الگوریتم چه تأثیری بر روی نتایج جستجوی گوگل و دنیای سئو دارد؟ در طی این سالها الگوریتمهای زیادی به گوگل اضافه شدهاند که هر کدام از آنها دارای وظیفه خاصی هستند. در کل میتوان گفت که این الگوریتمها وظیفه بررسی و جمعآوری دادههای وبسایتها را بر عهده دارند تا بهترین و نزدیکترین اطلاعات را در پاسخ به کاربران ارائه دهند.
در نسخههای ابتدایی الگوریتمهای گوگل، توجه خاصی به کلمات، نگارش و نحوه قرار گرفتن آنها در صفحات وبسایت میشد. از این رو مدیران وبسایتها تلاش میکردند تا کلمه کلیدی را در بخشهای مختلف یک متن تکرار کنند تا بدینوسیله بتوانند شانس خود را در قرار گرفتن رتبههای برتر گوگل بالا ببرند. اما این کار نهتنها مفید واقع نشد، بلکه باعث تولید یک محتوای کمارزش و فرار کاربران از وبسایت میشد. به همین منظور الگوریتم رنک برین معرفی شد تا این الگوریتم بهجای توجه صرف به کلمه کلیدی، معنی و مفهوم مطلب را شناسایی میکند و با توجه به آن، بهترین پاسخها را جستجو و به کاربر ارائه میدهد. در ادامه این مقاله از مجله کاپریلا قصد داریم که شما را بهصورت کامل با الگوریتم رنک برین و تأثیر آن در سئو سایت بررسی کنیم. پس در ادامه با ما همراه باشید.
الگوریتم رنک برین (RankBrain) چیست؟
در حقیقت الگوریتم RankBrain با استفاده از یادگیری ماشینی (روش آماری پیچیدهای است که کامپیوتر را قادر میسازد دادهها را پیشبینی و برونیابی کند) و هوش مصنوعی (کامپیوتری است که به نحوی رفتار انسان را تقلید میکند) به گوگل کمک میکند تا با پردازش دادهها، نتایج جستجو را بر اساس رفتار کاربران بهینهسازی کند. این الگوریتم برای اولینبار در سال 2018 ارائه شد و بهعنوان سومین فاکتور موثر رتبهبندی در گوگل شناخته میشود. اما حال سؤالی که مطرح میشود این است که الگوریتم رنک برین با دیگر الگوریتمهای گوگل چه تفاوتی دارد؟
قبل از ارائه الگوریتم رنک برین بیشتر کارهای مربوط به رتبهبندی جستجوهای گوگل از طریق کدنویسی و منطقمحور انجام میشد. به این صورت که تیم مهندسی گوگل با استفاده از یک الگوریتم ریاضی، نتایج جستجو را رتبهبندی میکردند. انجام این کار بهصورت ثابت بود و گاهی بهروزرسانیهای دورهای انجام میشد اما با روی کار آمدن الگوریتم رنک برین دیگر نیازی به الگوریتم ریاضی نبود، زیرا این الگوریتم قادر به یادگیری و تشخیص الگوهای جدید بوده و دیگر نیازی به تنظیمات الگوریتم توسط انسان نیست.
در واقع Rank Brain با توجه به کلمه کلیدی، اهمیت بکلینک، طول محتوا، اعتبار دامنه و غیره را افزایش یا کاهش میدهد. زمانی که جستجوی گوگل به اتمام میرسد، الگوریتم رنک برین به بررسی رفتار کاربر و جایگاه صفحات میپردازد. در این فرایند، برای کلمه مورد جستجو، نتایجی نمایش داده خواهد شد و رفتار کاربر در قبال نتایج ثبت خواهد شد. در نهایت سایتهایی که توسط کاربر انتخاب میشوند و مدت زمانی که در آن حضور دارد، مورد بررسی قرار میگیرد تا میزان رضایت کاربران از آن صفحات محاسبه شود. گوگل این کار را تنها برای یک کاربر انجام نمیدهد، بلکه برای هزاران کاربر انجام خواهد شد، در نهایت نتایج بررسی و رتبهبندی نهایی انجام میشود.
نکته جالبی که در مورد الگوریتم رنک برین وجود دارد این است که در طی یک بررسی، گوگل از تیم مهندسی خود درخواست کرد برای یک جستجوی مشخص، بهترین صفحه را معرفی کنند. سپس همین کار را بهوسیله الگوریتم RankBrain انجام داد تا نتایج را با یکدیگر مقایسه کند. نتیجه این بود که الگوریتم رنک برین 10 درصد باهوشتر نسبت به تیم مهندسی گوگل عمل کرد.
الگوریتم Rankbrain چگونه کار میکند؟
کاری که الگوریتم رنک برین انجام میدهد، به دو بخش اساسی تقسیم میشود؛
- شناسایی معنی و مفهوم کلمه سرچ شده (کلمه کلیدی)
- بررسی ارتباط بین رفتار کاربر و نتایج جستجو (رضایت کاربر)
که در ادامه به بررسی هر دو این موارد خواهیم پرداخت.
شناسایی مفهوم کلمات کلیدی جستجو شده در رنک برین
تا چند سال پیش، یکی از مشکلات اصلی گوگل این بود که حدود 15% از کلمات جستجو شده در گوگل توسط کاربران، برای این پلتفرم شناخته شده نبود. اگرچه این درصد ممکن است چندان زیاد به نظر نرسد، اما زمانی که آن را نسبت به میلیاردها عبارت جستجو شده میسنجیم، میبینیم که نمیتوان حدود 450 میلیون کلمه کلیدی را نادیده گرفت. قبل از اینکه الگوریتم RankBrain معرفی و استفاده شود، گوگل تمام صفحات را برای وجود یکی از کلمات عبارت جستجو شده، اسکن میکرد. اما بهدلیل جدید بودن کلمات کلیدی، گوگل نمیتوانست تشخیص دهد که کاربر دقیقاً چه چیزی میخواهد. از این رو، تنها نتایج نزدیک را حدس میزد. اما الگوریتم رنک برین، عبارات جستجو شده را کاملاً درک کرده و مجموعهای از نتایج 100 درصد دقیق را ارائه میدهد. یعنی، این الگوریتم منظور شما را مانند یک انسان، درک میکند.
چند وقت قبل، گوگل یک مقاله در مورد استفاده از یادگیری ماشینی (Machine Learning) منتشر کرد که به نحوه بهکارگیری این موضوع برای درک بهتر هدف کاربر میپرداخت. در این مطلب، آنها به توصیف یک فناوری تحت عنوان “Word2vec” میپردازند که کلمات کلیدی را به یک مفهوم قابل درک تبدیل میکند. بهعنوانمثال، این فناوری میتواند رابطه بین ایران و تهران (نام یک کشور و پایتخت آن) را تشخیص دهد. اگرچه این مقاله به شکل خاص به رنک برین اشاره نمیکند، اما احتمالاً از یک فناوری یکسان بهره میبرند. اگر بخواهیم “Google RankBrain” را بهصورت خلاصه توصیف کنیم، کار آن از تطبیق ساده کلمات کلیدی، پیچیدهتر بوده و با تبدیل عبارت جستجو شده به مفاهیم قابل درک، صفحات مربوط به آن را پیدا میکند.
بررسی رضایت کاربران در Rank Brain
این الگوریتم، برای درک مفهوم کلمات کلیدی جستجو شده، بخوبی عمل میکند اما سؤالی که پیش میآید این است که Rank Brain از کجا متوجه میشود که نتایج خود، واقعاً کاربردی هستند؟ الگوریتم رنک برین گوگل، نتایجی را برای شما نمایش میدهد که به نظر میرسد هدف شما هستند. بر اساس آنچه که همه ما میدانیم، هر اندازه که تعداد افراد بیشتری یک صفحه خاص را در نتایج جستجوی یک عبارت کلیدی دوست داشته باشند، رتبه آن صفحه و جایگاهی که در SERP دارد، بالاتر خواهد بود. همچنین در صورتی که یک صفحه مورد توجه و علاقه کاربران قرار نگیرد، از اولویت نمایش گوگل خارج شده و صفحه دیگری جایگزین آن خواهد شد. این الگوریتم، به نحوه رابطه و تعامل کاربران با نتایج جستجو توجه میکند اما به طور خاص، موارد زیر را دنبال میکند:
- نرخ کلیک ارگانیک
- مدت زمان حضور کاربر در صفحه
- نرخ پرش یا بانس ریت
- تعداد عقب و جلو رفتن کاربر در صفحات
این موارد را بهعنوان سیگنالهای تجربه کاربر یا سیگنالهای UX (تجربه کاربری) میشناسیم.
به روند عقب و جلو رفتن در صفحه نتایج گوگل و کلیک روی نتایج مختلف، “Pogo Sticking” گفته شده و الگوریتم Rank Brain توجه بالایی به آن دارد. اگر یک صفحه در تعداد زیادی، بسته شده و افراد بعد از ورود به آن، تصمیم بگیرند به عقب رفته (مجدداً به صفحه نتایج گوگل بروند) و روی نتیجه دیگری کلیک کنند، گوگل متوجه وجود یک نقص در آن صفحه میشود. همچنین در صورتی که عقب رفتن از یک صفحه کمتر باشد، به این معنا است که برای کاربر مفیدتر بوده و باید در رتبه بالاتری قرار گیرد.
جستجوی کلمات کلیدی در دنیای RankBrain
همانطور که دیدیم، گوگل حالا میتواند هدف پشت کلمه کلیدی را درک کند؛ بنابراین، آیا دیگر جستجوی کلمه کلیدی به همان شیوه سنتی، معنایی ندارد؟ پاسخ این سؤال، قطعاً «خیر» است اما باید فرآیند انتخاب کلمه کلیدی را کمی تغییر دهید تا با الگوریتم رنک برین سازگارتر شود. در ادامه میبینیم که شرایط این سازگاری چیست.
عدم انتخاب کلمات کلیدی دنبالهدار یا Long Tail
استفاده از کلمات کلیدی طولانی، از مدتها قبل منسوخ شده است. پیش از این، صدها صفحه مختلف ساخته میشد که هر کدام را با یک کلمه کلیدی خاص بهینه میکردند. بهعنوان مثال، یک صفحه برای عبارت کلیدی «بهترین ابزار جستجوی کلمه کلیدی» و یک صفحه برای «بهترین ابزار برای جستجوی کلمه کلیدی» ایجاد میشد و گوگل هر کدام را در دسته کلمات کلیدی طولانی متناسب با آن، رتبهبندی میکرد. با روی کار آمدن الگوریتم Rank Brain، گوگل متوجه یکسان بودن این عبارات خواهد شد. به همین دلیل، بهینهسازی صفحات برای کلمات کلیدی طولانی یا Long Tail، دیگر نهتنها بیمعنی است بلکه کاربردی ندارد (البته در اینجا کلمات کلیدی طولانی که ساختار و مفهومی مشابه دارند مد نظر قرار گرفته و مثلاً «بهترین ابزار جستجوی کلمه کلیدی» و «ابزارهای رایگان جستجوی کلمه کلیدی» میتوانند در قالب دو مقاله مجزا منتشر شوند؛ هر چند که بهتر است در یک مقاله کامل و جامع نوشته شوند).
بهینهسازی کلمات کلیدی متوسط یا Medium Tail
بهجای بهینهسازی صفحات بهطوری که با کلمات طولانی سازگار باشند، توصیه میشود که این کار را برای کلمات کلیدی متوسط انجام دهید. مزیت اصلی این نوع از عبارات کلیدی این است که نسبت به لانگ تیل، حجم جستجوی بالاتری داشته اما از کلمات کلیدی یک یا دو کلمهای، کمتر رقابتی هستند. با بهینهسازی کلمات کلیدی Medium Tail، الگوریتم رنک برین بهصورت خودکار صفحه شما را نهتنها برای آن عبارت، بلکه برای هزاران عبارت مشابه نیز رتبهبندی میکند. از این رو، تلاش کنید صفحه خود را تنها برای یک عبارت کلیدی واحد که متوسط هم محسوب میشود، بهینهسازی کنید تا Rank Brain آن را شناسایی و رتبهبندی کند.
نحوه بهینهسازی عنوان و توضیحات برای افزایش CTR
همانطور که پیش از این گفته شد، یکی از سیگنالهای کلیدی و اصلی در رتبهبندی صفحات توسط رنک برین، حجم CTR ارگانیک است. اما آیا میتوان مردم را وادار به کلیک روی صفحه شما کرد؟ اگرچه نمیتوان این موضوع را صددرصد تضمین کرد، اما میتوان با در نظر داشتن برخی نکات، حجم کلیکهای ارگانیک را افزایش داد.
درگیر کردن احساسات در تگ عنوان
حجم کلیک بیشتر با استفاده از عنوانهای احساسی امکانپذیر است. این مسئله، همان چیزی است که کپیرایترها و نویسندگان محتوا از آن استفاده میکنند و دادههای مختلف نیز، نشان از تأثیر آن دارد. برای مثال، دو عنوان زیر را در نظر بگیرید:
- بهرهوری بیشتر از زمان؛ چگونه کارهای بیشتری انجام دهیم؟
- با این ۱۷ نکته، لیست کارهای روزانه خود را کامل انجام دهید.
اولین عنوان مشکلی ندارد، اما از جذابیت و حس کافی برخوردار نیست که بتواند نرخ کلیک را بالا ببرد. البته در نظر داشته باشید که همیشه نمیتوان از یک عنوان احساسی استفاده کرده و نتیجه لازم را گرفت. بلکه باید موقعیت استفاده از آن را با توجه به هدف و ماهیت محتوا و صفحه خود بسنجید.
افزودن پرانتز به انتهای عنوان
در یک تحقیق انجام شده مشخص شد که افزودن پرانتز به انتهای عنوان، بازدهی عنوان و محتوا را تا 33% افزایش میدهد.
استفاده از اعداد در عنوان صفحه
دادههای حاصل از تحقیقات در این زمینه اثبات میکند که استفاده از اعداد در عناوین، به بهبود CTR کمک میکند. استفاده از اعداد، حتی در صورتی که محتوای شما یک لیست را معرفی نکند (مثلاً 10 مورد از … نباشد) نیز بهصورت خلاقانهای امکانپذیر است.
بهینهسازی توضیحات برای CTR
برخی از مواردی که برای بهینهسازی عناوین در CTR ذکر کردیم، میتوان برای بهینهسازی توضیحات (Description) نیز استفاده کرد. از موارد زیر برای توضیحات صفحه خود استفاده کنید:
احساسات کاربر را با توضیحات درگیر کنید.
درست مانند برچسب عنوان، توضیحات نیز میتواند با احساسات کاربر درگیر شده و مؤثرتر باشد.
دلیلی پیدا کنید که کاربر روی صفحه شما در میان نتایج کلیک کنید.
از خودتان بپرسید که آیا محتوای شما بهاندازه کافی جامع و مفید است؟ میتوانید از این دلیل در توضیحات خود استفاده کنید.
کلمه کلیدی را به توضیحات اضافه کنید.
زمانی که کلمه کلیدی خود را در قسمت توضیحات اضافه کنید، گوگل آن را در صفحه نتایج پررنگ میکند که این موضوع به افزایش بازدید لینک شما نیز کمک میکند.
بهینهسازی محتوا برای بهبود نرخ پرش و حضور کاربران در صفحه
حالا که نکات افزایش CTR را بررسی کردیم و دیدیم که از چه راههایی میتوان نرخ کلیک را بالا برد، باید نکاتی را در نظر بگیریم که به کمک آن، گوگل متوجه کاربردی بودن صفحه ما برای کاربران شود. بهترین راه برای نشاندادن این موضوع به گوگل، بالا بردن نرخ زمان حضور کاربران در صفحه است.
استفاده گوگل از “Dwell Time”
زمان حضور کاربر در صفحه یا “Dwell Time”، مدت زمانی است که کاربر بعد از کلیک بر روی صفحه شما در SERP گوگل، در آن حضور خواهد داشت. طبیعتاً هرچه کاربر زمان بیشتری را در صفحه بماند، برای شما هم بهتر است اما این مسئله برای گوگل بدان معناست که مردم محتوای صفحه را دوست داشته و به همین دلیل، باید در میان نتایج برتر گوگل قرار بگیرد. همچنین، اگر کاربران تنها پس از چند لحظه صفحه را ببندند، برای گوگل بهمنزله غیر کاربردی بودن صفحه و در نتیجه، عدم رتبهبندی آن است. بنابراین، با توجه به وظیفه RankBrain، مدتزمان حضور کاربر نیز برای آن اهمیت پیدا میکند.
راهکارهای کاهش نرخ پرش و افزایش زمان حضور کاربر در صفحه
برای کاهش نرخ پرش و افزایش زمان حضور کاربر در صفحه، میتوانید از راهکارهای زیر استفاده کنید.
انتقال محتوای اصلی و هدف به بالای صفحه
زمانی که یک کاربر روی لینک مربوط به صفحه شما کلیک کرده و به وبسایت شما وارد میشود، انتظار دارد که از همان ابتدا پاسخ سؤال خود را پیدا کند. بهعبارتدیگر، آنها نمیخواهند که زمان را از دستداده و برای رسیدن به هدف خود، تا پایین صفحه بروند. به همین دلیل، توصیه میکنیم که با در نظر گرفتن نیاز کاربران هدف، هر آنچه که لازم است را در قسمتهای بالایی صفحه قرار دهید.
استفاده از مقدمه کوتاه
مقدمهای که شما در بالای صفحه قرار میدهید، همان چیزی است که بستن صفحه یا ماندن در آن را مشخص میکند. این مقدمه هر چه کوتاهتر و در عین حال کاربردیتر باشد، بهتر است. مخاطب شما زمانی که یک عبارت را در گوگل جستجو کرده، به احتمال زیاد اطلاعات کمی را از قبل درباره آن داشته و به همین دلیل، نیازی به یک مقدمه طولانی و جامع ندارد. سعی کنید مقدمه را تا جایی که میتوانید جذاب بنویسید تا کاربر را ترغیب کند و به خواندن مطلب ادامه دهد.
انتشار مطالب طولانی و عمیق
طولانی بودن محتوا، به افزایش نرخ حضور کاربر در صفحه کمک میکند. طبیعتاً، خواندن یک مقاله 2000 کلمهای نسبت به یک محتوای 400 کلمهای به زمان بیشتری نیاز دارد. دلیل دیگر استفاده از محتوای طولانی، جامع بودن آن است. هرچه محتوای شما بتواند موضوع موردنظر را به شکل کاملتری در برگیرد، احتمال بستن صفحه نیز کمتر میشود.
تقسیم محتوا به بخشهای کوچک
خواندن یک محتوای 2000 کلمهای که کاملاً یکپارچه بوده و کل مطلب را بدون وقفه بیان میکند، بسیار سخت است. با استفاده از عناوین فرعی و هدینگها، میتوانید این مشکل را برطرف کنید. بهاینترتیب، خوانایی و درک محتوا نیز سادهتر میشود.
استراتژیهای بهینهسازی سایت برای الگوریتم رنک برین
در ادامه، میتوانید برخی از استراتژیهای مفید بهینهسازی سایت خود برای RankBrain را مشاهده کنید.
افزایش آگاهی از برند و بهبود CTR
پیش از این دیدیم که چگونه اعداد، احساسات و کلمات قدرتمند، میتوانند منجر به تقویت CTR ارگانیک شوند. اما در این میان، عامل بزرگ و مهم دیگری نیز به نام «آگاهی از برند» وجود دارد که به آن اشاره نکردهایم. نیازی به گفتن نیست که اگر کسی برند شما را از قبل بشناسد، طبیعتاً روی صفحه شما در نتایج گوگل نیز کلیک میکند. دادهها نشان میدهد که این عامل، میتواند تا 342% به افزایش CTR کمک کند. برای افزایش آگاهی از برند، موارد زیر را رعایت کنید:
گوگل ادز را امتحان کنید.
با استفاده از تبلیغات گوگل ادز، حتی در صورت عدم کلیک کاربران روی صفحه، باز هم لینک شما در جلوی چشم آنها قرار گرفته و این مسئله منجر به افزایش آگاهی از برند میشود.
یک خبرنامه ایمیلی ارزشمند درست کنید.
هیچ روشی نمیتواند بهاندازه ارسال محتوای ارزشمند به آدرس ایمیل افراد، آگاهی از برند را افزایش دهد. حتماً از قدرت خبرنامه ایمیلی استفاده کنید.
پر کردن شکافهای متن با کلمات کلیدی LSI
کلمات کلیدی LSI یا “LSI Keywords“، کلمات یا عباراتی هستند که به کلمه کلیدی اصلی شما مربوط میشوند. اما چرا این کلمات کلیدی اهمیت دارند؟ این عبارات کلیدی، پیشزمینه کافی را برای درک بهتر صفحه شما برای الگوریتم رنک برین ایجاد میکنند. بهعنوان مثال، زمانی که قصد دارید محتوایی در مورد لینکسازی یا “Link Building” بنویسید، کلمات کلیدی LSI شما میتواند موارد زیر باشد.
- بکلینکها
- اعتبار دامنه (Domain Authority)
- انکر تکست
با حضور این کلمات در محتوا، Rank Brain مطمئن میشود که صفحه شما با لینکسازی مرتبط است.
جمعبندی نهایی
در این مقاله از کاپریلا با راهکارهای و رویکردهای مختلفی آشنا شدیم که به الگوریتم رنک برین گوگل مربوط میشود. در نظر داشتن شیوه کار این الگوریتم بسیار مهم و موثر در سئو، به شما در بهینهسازی سایت و صفحات آن کمک کرده و در نتیجه، رتبهبندی شما را در گوگل ارتقا میدهد. برای آگاهی از سایر الگوریتمهای گوگل، میتوانید مقالات زیر را بخوانید:
- آشنایی با الگوریتم های گوگل و اهمیت و کاربرد آنها در سئو
- معرفی جامع الگوریتم پاندا و کاربردهای آن
- الگوریتم مرغ مگس خوار گوگل (Hummingbirds) چیست و چه تاثیری بر سئو دارد؟
- الگوریتم پنگوئن گوگل چیست؟ – فاکتورهای پنگوئن در سئو و رتبهبندی سایتها
- هر آنچه درباره الگوریتم کبوتر گوگل باید بدانید – فاکتورها، نحوه عملکرد و تاثیر بر نتایج
اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزشها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد میشوند:
- آموزش سئو در وردپرس (WordPress SEO)
- آموزش تولید محتوای متنی
- آموزش گوگل آنالیتیکس (Google Analytics) برای تحلیل آمار وب سایت
- آموزش مبانی بازاریابی محتوا (Content Marketing)
- آموزش تحقیق کلمات کلیدی برای سئوی سایت