مدلهای کسب و کار B2B و B2C یکی از مفاهیم مهم در حوزه مدلهای کسب و کار هستند که هر کارآفرینی باید با آنها آشنایی داشته باشد و مطابق با تعریف، مدیران باید یکی از این مدلها را برای کسب و کار خود انتخاب کنند (مگر در برخی کسب و کارهای دوسویه). این دو اصطلاح، تعریف متفاوتی از مدلهای کسب و کار ارائه میدهند و به مشتریان متفاوتی خدمت میکنند. در ادامه این مقاله از آکادمی کاپریلا به معرفی مدلهای کسب و کار B2B و B2C، مزایا و تفاوتهای این دو میپردازیم.
آشنایی با مدلهای کسب و کار B2B و B2C
مدل کسب و کار B2B به معنی کسب و کار با کسب و کار (Business to Business) است. در این مدل، شما با یک کسب و کار دیگری بهطور مستقیم همکاری میکنید و خدمات و محصولاتی به آنها ارائه میدهید. در واقع هم فروشنده و هم مشتری، کسب و کار هستند. مدل کسب و کار B2C نیز به معنی خرید و فروش بین کسب و کار با مشتری (Business to Customer) است، در این مدل، کسب و کار شما با مشتری در ارتباط هستید و خدمات خود را مستقیماً به مشتری ارائه میدهید (مشتریان، افراد حقیقی و مصرفکننده هستند). تفاوت این دو مدل کسب و کار در مشتری هدف آنها است؛ در مدل اول شما با سازمانها و شرکتهای دیگر ارتباط دارید، اما در مدل دوم مشتری هدف شما عموماً مصرفکنندگان و اشخاص عادی هستند.
- مقاله راهنمای جامع بوم مدل کسب و کار – ۹ عنصر کلیدی Business model canvas: اینجا را کلیک کنید (+).
- دوره ویدئویی آموزش عوامل شکست استارتاپ ها با بررسی موردی (رایگان): اینجا را کلیک کنید (+).
نمونهای از مدلهای کسب و کار B2B و B2C
درک انواع مدلهای کسب و کار ممکن است در ابتدا کمی دشوار و ناملموس بهنظر برسد، بنابراین برای آشنایی بیشتر با این مفاهیم در ادامه دو نمونه از این مدلهای کسب و کار را بررسی میکنیم. فرض کنید که شما یک کشاورز هستید و محصول خود را برداشت کرده و قصد فروش آن را دارید. بهعنوان مثال، شما می خواهید هزار هندوانه از محصول برداشتی خود را بفروشید؛ بنابراین باید برای فروش این تعداد هندوانه استراتژی و بازار هدف، تعیین و یکی از مدلهای کسب و کار را انتخاب کنید. اگر بخواهید از طریق مدل کسب و کار B2B برای فروش محصول خود اقدام کنید، باید در بازار میوه و ترهبار، یک بنکدار پیدا کنید که هندوانههای شما را بهصورت عمده بخرد. سپس این بنکدار، محصول شما را با قیمت بیشتری به مشتریان خود خواهد فروخت که معمولاً میوهفروشیها هستند. در این روش، شما مستقیماً با مشتری نهایی (مشتریان نهایی در میوهفروشیها) ارتباطی ندارید.
در مدل کسب و کار B2C، شما برای فروش محصولات خود بهصورت مستقیم با اشخاص و مشتری نهایی ارتباط دارید. در مثال بالا، شما میتوانید یک میوهفروشی تاسیس کنید و محصولات برداشتی خود را بدون واسطه به مشتریان بفروشید. در واقع این یکی از رویکردهای کسب و کار و فروش مواد غذایی بهصورت مستقیم به مشتری (DTC) هم نامیده میشود. در این مدل، شما باید زمان بیشتری برای فروش محصولات خود صرف کنید، اما یکی از مزایای روش B2C این است که میتوانید محصولات و خدمات خود را با قیمت بالاتری بفروشید.
بد نیست بدانید کسب و کارهای دیگری هستند که از هر دو مدل بهصورت همزمان استفاده میکنند. بهعنوان مثال، وبسایت آمازون برای فروش محصولات خود از هر دو مدل کسب و کار با کسب و کار (B2B) و کسب و کار با مشتری (B2C) بهره میبرد. آمازون در سال ۲۰۱۵ یک کانال اختصاصی (AmazonSupply) برای فروش محصولات به کسب و کارهای کوچک راهاندازی کرد. بسیاری از کسب و کارهای کوچک برای تهیه محصولات مورد نیاز خود به این وبسایت مراجعه میکنند. در واقع کمپانی آمازون به این ترتیب از مدل کسب و کار B2B در استراتژی فروش خود استفاده میکند. کسب و کارهای کوچکتر میتوانند فروشگاه خود را تاسیس و محصولات را قیمتگذاری کنند و از این طریق، به مشتریان خود دسترسی پیدا کنند. کانال فروش آمازون که مبتنی بر مدل B2B است، در زمینههای مختلفی از جمله ساخت و ساز، خردهفروشی و فناوری اطلاعات کاربرد دارد. علاوهبر این، آمازون از مدل کسب و کار B2C نیز استفاده میکند؛ انواعی از کسب و کارها میتوانند با استفاده از این مدل، محصولات خود را در پلتفرم آمازون مستقیماً به مشتریان خود بفروشند. در مثال فروش هندوانه، کشاورز (کسب و کار تولیدکننده محصول) میتواند همزمان هندوانههای خود را در فروشگاه خود به مشتری بفروشد (B2C) و نیز فروش عمده به بنکدارها و بازار میوه و ترهبار هم داشته باشد (B2B).
کدام یک از مدلهای کسب و کار B2B و B2C بهتر است؟
هر یک از مدلهای کسب و کار B2B و B2C مزایا و معایب خود را دارند و هیچ یک از این دو مدل بر دیگری برتری ندارد. در واقع در انتخاب یکی از این دو باید به تناسب آن مدل با کسب و کار و محصول خود دقت کنید؛ همچنین اهداف، ساختار و صنعت شما در انتخاب مدل کسب و کار تاثیرگذارند. بهعنوان مثال اگر شما تولیدکننده هستید و محصولات را در حجم بالایی تولید میکنید، مدل کسب و کار B2B انتخاب مناسبی به نظر میرسد. زیرا این مدل به شما کمک میکند تا با سازمانها و شرکتهای بیشتری آشنا شده و همکاری کنید. همچنین میتوانید علاوهبر این مدل کسب و کار، خدمات دراپشیپینگ (Dropshipping) نیز ارائه دهید. در این روش، شما محصولات را به کسب و کار دیگری میفروشید، اما محصولات را به انبار آنها ارسال نمیکنید بلکه آنها را مستقیماً به مشتری نهایی تحویل میدهید. سود دراپشیپینگ بالاتر است اما برای اجرای آن باید فروش کافی داشته باشید. اما اگر تعداد محصولات شما محدود است و یا اقلام فروشی شما عمر فروشگاهی یا انباری (shelf-life) کمی دارند، احتمالاً مدل کسب و کار B2C برای شما مناسب است. سود حاصل از فروش این محصولات بیشتر است اما به تلاش و صرف انرژی بیشتری نیاز دارد. در این شرایط، کسب و کار شما بر نسبت گردش موجودی کالا (Inventory turnover ratio) بالاتری متکی است.
فرایند خرید مدلهای کسب و کار B2B و B2C چیست؟
همانطور که پیش از این گفتیم، هر یک از مدلهای کسب و کار B2B و B2C، مشتریان هدف متفاوتی دارند. بنابراین مشتریان هدف دو مدل کسب و کار B2B و B2C رفتار خرید متفاوتی نیز نشان میدهند که در فرایند خرید قابل مشاهده است.
- زمان چرخه خرید: در مدل B2B، مشتری هدف معمولاً سازمان و کسب و کاری است که در مقیاس بزرگتری خرید میکند (از نظر حجم خرید یا ارزش ریالی خرید) و این خرید، مستقیماً بر کسب و کار آنها تاثیر میگذارد. بنابراین فرایند خرید مشتریان در مدل B2B طولانیتر است و مشتری کاملاً در مورد محصول یا خدمات مورد نظر آگاهی دارد. اما مشتری در مدل B2C سریعتر تصمیم گرفته و اقدام به خرید میکند و اطلاعات کمتری در مورد محصولات دارد.
- سرمایهگذاری هیجانی: مشتریان در مدل B2B کمتر تصمیمات احساسی میگیرند و مطابق با محاسبات و میزان سود حاصل از خرید تصمیم میگیرند. اما در مدل کسب و کار B2C، مشتریان اغلب تحت تاثیر تبلیغات محصول، تصمیمات هیجانی میگیرند. در نتیجه بازاریابی B2B بیشتر مبتنی بر اطلاعات است و بازاریابی B2C مبتنی بر هیجانات مشتری است.
- شریکهای تجاری: مشتریان کسب و کار B2B معمولاً شرکتها و سازمانهایی هستند که از اعضاء و تیمهای مختلفی تشکیل شده و در فرایند تصمیمگیری مشارکت دارند. در نتیجه برقراری ارتباط در این مدل، به زمان و انرژی بیشتری نیاز دارد. اما مشتریان کسب و کار B2C اغلب گروههای کوچک و عموم مردم هستند. بنابراین کسب و کارها بهراحتی میتوانند با این افراد ارتباط برقرار کنند و متوجه نیازها و درخواستهای آنها شوند.
- دوره ویدئویی آموزش ابر روندهای استارتاپ های دنیا (رایگان): اینجا را کلیک کنید (+).
- دوره ویدئویی آموزش راه اندازی کسب و کار و مبانی بیزینس پلن Business Plan Pro: اینجا را کلیک کنید (+).
تفاوت مدلهای کسب و کار B2B و B2C چیست؟
پیش از این با مفاهیم مدلهای کسب و کار B2B و B2C آشنا شدید، اما در ادامه قصد داریم در مورد استراتژیهای بازاریابی B2B و B2C و تفاوتهای این دو روش بازاریابی صحبت کنیم. در واقع این دو مدل علاوهبر تفاوتها، با یکدیگر تا حدی همپوشانی نیز دارند؛ اما برای بازاریابها درک این دو مدل و تفاوتهای آنها برای طراحی یک استراتژی بازاریابی موثر ضروری است. شما بهعنوان یک بازاریاب باید از روشهای متفاوتی برای افزایش اثربخشی تکنیکهای بازاریابی خود استفاده کنید. بازاریابی B2B بهعنوان روش بازاریابی کسب و کار با کسب و کار نیز شناخته میشود و بر فرایند تصمیمگیری برای خرید مبتنی بر منطق تمرکز میکند. بازاریابی B2C که روش بازاریابی کسب و کار با مشتری نیز نام دارد و مبتنی بر فرایند تصمیمگیری و خرید هیجانی است.
ارتباط با مشتری
ایجاد روابط شخصی در مدل کسب و کار B2B
ایجاد روابط در بازاریابی B2B بهویژه طی چرخه خرید، بسیار حائز اهمیت است. در واقع مدل کسب و کار B2B و رویکرد بازاریابی آن که منجر به جذب لید میشود، بر ایجاد روابط شخصی تمرکز میکند که موجب تجارت طولانی مدت میشود. برقراری ارتباط با مشتری هدف، فرصت خوبی است تا از استراتژی و روشهای کسب و کار خود مطلع شوید. علاوهبر این میتوانید با استفاده از این فرصت، کسب و کارتان را از رقبای خود متمایز کنید و برند منحصر به فرد خود را بسازید. یکی از هدفهای مهم بازاریابی B2B، جذب سرنخ فروش یا لید است، بنابراین به علت اهمیت این موضوع توسعه روابط با شرکای تجاری میتواند نقش مهمی در موفقیت یک کسب و کار داشته باشد.
یکی از نگرانیهای اغلب کسب و کارها، نظرات منفی کاربران در مورد محصولات و خدمات آنها در گوگل و رسانههای اجتماعی است. برقراری ارتباط صادقانه با مشتری به بهبود نظرات کاربران درباره محصولات شما کمک میکند، اما بهترین کسب و کارها نیز با بازخورد منفی روبرو میشوند. مطابق تحقیقات اخیر، ۹۴٪ کاربران، بخش نظرات را مطالعه میکنند؛ در نتیجه نظرات منفی ممکن است برای یک کسب و کار به شدت مخرب باشد. اما ۷۲٪ از خریداران در مدل B2B معتقدند که نظرات منفی نیز گاهی اوقات به وجهه یک برند کمک میکنند. در واقع زمانیکه همه نظرات کاربران یک وبسایت، مثبت هستند برای مخاطب، نظراتی ساختگی و غیر قابل اعتماد بهنظر میآیند. بنابراین توصیه میکنیم که نگران نظرات منفی کاربران نباشید و به همه نظرات مثبت و منفی با دقت پاسخ دهید؛ در نتیجه مشتری شما نیز اطمینان حاصل میکند که با یک شخص حقیقی در ارتباط است و به شما اعتماد میکند.
ایجاد روابط تجاری در مدل کسب و کار B2C
هدف بازاریابی B2C، هدایت مشتری به صفحه محصولات در وبسایت کسب و کار شما و افزایش میزان فروش است. برای دستیابی به این هدف، مشتری شما باید تجربه خوبی از وبسایت و خدمات شما داشته باشد. از آنجاییکه زمان، فاکتور مهمی در بازاریابی محسوب میشود، کسب و کارهای B2C به کارآمد بودن اهمیت میدهند. در نتیجه، زمان زیادی را صرف شناخت مشتری هدف خود نمیکنند و این امر موجب میشود رابطه آنها با مشتری، کاملاٌ تجاری باشد. در واقع این استراتژی بازاریابی بر فروش محصولات و تحویل آنها با کیفیت بالا در کوتاهترین زمان ممکن تمرکز میکند.
در مدل کسب و کار B2C نظرات منفی در مقابل نظرات مثبت در مورد کیفیت بالای محصولات، قابل توجه نمیباشد. بنابراین در صورتیکه محصولات با کیفیتی ارائه میکنید نیازی به نگرانی درمورد نظرات منفی نیست. یکی از تکنیکهایی که میتوانید در این مدل کسب و کار برای ایجاد تجربه کاربری مناسب استفاده کنید، در نظر گرفتن «درصد تخفیف در ازای ارسال نظرات مشتریان» است. شما میتوانید پس از خرید مشتری برای او از طریق ایمیل، پیامی بفرستید و بخواهید در ازای تخفیف دریافتی، نظر خود را درباره محصول خریداری شده بنویسد.
برندسازی
تمرکز بر روابط در مدل کسب و کار B2B
برندسازی بخشی از بازاریابی B2B است که از طریق برقراری روابط صورت میگیرد. در مدل کسب و کار B2B، برندسازی از طریق تداوم حضور محصول شما در بازار، ارائه و تحویل آن به مشتری انجام میشود. در واقع یکی از مواردی که بر برندسازی و جذب لید تاثیر میگذارد، توانایی شما در تجسم موقعیت کنونی برند خود در بازار و شخصیت آن است. شخصیت برند شما به برقراری ارتباط با مشتری کمک میکند و در نتیجه، برند شما شهرت بیشتری پیدا میکند و منجر به کسب لیدهای بیشتری میشود.
اولویتبندی پیام در مدل کسب و کار B2C
یکی از موارد مهم در بازاریابی B2C، برندسازی است؛ زیرا رابطه شرکت با مشتری، یک رابطه محدود و حداقلی است. بنابراین شما باید تجربه بهیادماندنی برای مشتری بسازید تا از بازگشت مجدد او برای خرید از شما اطمینان حاصل کنید. برندسازی و اولویتبندی پیامهای تبلیغاتی برند به شما بهعنوان کارشناس بازاریابی این امکان را میدهد تا پیامهای مناسبی به مشتریان خود ارسال کنید. شما به این شکل، اعتماد و وفاداری مشتری را جلب میکنید و آنها را ترغیب میکنید تا مجدداً از شما خرید کنند.
- دوره ویدئویی آموزش محاسبه اندازه بازار Market Size برای استارت آپ ها و کارآفرینان: اینجا را کلیک کنید (+).
- دوره ویدئویی آموزش راه اندازی کسب و کار نوپا یا استارت آپ: اینجا را کلیک کنید (+).
- دوره ویدئویی آموزش بوم مدل کسب و کار: اینجا را کلیک کنید (+).
فرایند تصمیمگیری
ارتباطات گسترده در مدل کسب و کار B2B
حین فرایند تصمیمگیری در مدل کسب و کار B2B، ارتباط گستردهتری بین کسب و کارها برقرار میشود تا منافع هر دو طرف معامله را مشخص کنند. این فرایند به تصمیمات هیجانی و منطقی منجر میشود، و مشتریان نیز در این فرایند، متوجه نیازهای شما میشوند. نیازهای هر کسب و کاری در دو گروه انگیزههای هیجانی و منطقی دستهبندی میشوند، هر دوی آنها در فرایند تصمیمگیری شما تاثیرگذار هستند. انگیزههای منطقی در کسب و کار موجب میشوند شما بهدنبال کسب منفعت مادی باشید اما انگیزههای هیجانی ارتباط هیجانی با کسب و کار شما را هدایت میکنند. تصمیماتی مانند اخراج گروهی از کارمندان، کاهش سوددهی و در نتیجه، درآمد کارمندان تحت تاثیر انگیزههای هیجانی قرار دارند. شناخت مشتریان به شما کمک میکند تا پیام درستی را به آنها منتقل کنید و در نتیجه عملکرد بهتری در فرایند تصمیمگیری داشته باشید.
تسهیل فرایند تصمیمگیری در مدل کسب و کار B2C
در این مرحله از مدل کسب و کار B2C میتوانید با استفاده از مهارتهای خود در قیف تبدیل (Conversion funnel)، نرخ بازده سرمایهگذاری را افزایش دهید. در بالاترین قسمت قیف تبدیل باید بهصورتی تبلیغ کنید که مشتری متقاعد شود به محصول پیشنهادی شما نیاز دارد. مشتری، نیاز خود را درک میکند و با توجه به تبلیغات شما متوجه میشود که کدام محصول شما پاسخگوی این نیاز است. شما بهعنوان یک بازاریاب همواره باید به دنبال راهی برای جذب و متقاعد کردن مشتری باشید. حتی ممکن است مشتری با وجود اینکه تصمیم قطعی برای خرید محصولات شما دارد، محصولات برندهای دیگر را برای پیدا کردن بهترین قیمت و کیفیت بررسی کند. یکی از راههایی که میتوانید برای جذب مشتریان به فروشگاه وبسایت خود بهکار ببرید، استفاده از کلمات کلیدی سئو است. شما میتوانید برای هر محصول یک کلمه کلیدی اصلی در نظر بگیرید، هر چه رتبه کلمه کلیدی شما در گوگل بهتر باشد، احتمال بازدید مشتریان از وبسایت شما و خرید آنها نیز بیشتر است.
دوره ویدئویی آموزش تحقیق کلمات کلیدی برای سئوی سایت: اینجا را کلیک کنید (+).
سه گروه از کلمات کلیدی که توجه مشتریان را جلب میکنند در یک مثال به شما توضیح میدهیم؛ زمانیکه مشتری میخواهد در مورد یک محصول مثلاً دوچرخه الکتریکی اطلاعات بیشتری کسب کند، عبارتی مانند «دوچرخه الکتریکی چیست» را جستجو میکند. پس از اینکه اطلاعاتی در مورد محصول مورد نظر کسب کرد، بهسراغ بهترین برندهایی که این محصول را دارند میرود. بهعنوان مثال، عبارت «بهترین برندهای دوچرخه الکتریکی» کدامند را در گوگل جستجو میکند. بهمحض اینکه مشتری با محصول و برندهایی که آن را تولید میکنند آشنایی پیدا میکند، درباره محصول مورد نظر آن برند تحقیق میکند. در این مرحله عبارتی مانند «دوچرخه الکترونیکی شیائومی» را جستجو میکند.
بهینهسازی قیف تبدیل به شما کمک میکند تا فرایند تصمیمگیری را برای مشتری تسهیل کنید. بنابراین باید توجه کنید که همه مراحل قیف تبدیل را در صفحات وبسایت خود رعایت کرده تا مشتریان بیشتری را جذب کنید.
تعیین بازار هدف
یافتن بازار جاویژه در مدل کسب و کار B2B
یکی از مواردی که در بازاریابی B2B اهمیت دارد پیدا کردن بازار جاویژه، گوشهای یا نیچ (Niche market) است. شما میتوانید با جمعآوری داده از طریق گوگل آنالیتیکس و تحقیق کلمات کلیدی، مشتریان هدف خود را شناسایی کنید. تعیین بازار هدف و ارزیابی مشتریان به شما کمک میکند تا یک استراتژی جذب لید موفق، طراحی و بهراحتی مشتریان را جذب کنید. بنابراین میتوانید از ابزارهایی مثل نتایج گوگل (SERP) استفاده کنید و قصد کاربران از جستجوی بعضی کلمات کلیدی را متوجه شده و یک ایده کلی از مشتریان هدف خود پیدا کنید. سپس با توجه به بازار جاویژه خود، کلمات کلیدی مشخص و ویژگیهای جمعیتشناختی مشتریان هدف میتوانید برای کسب و کارتان تبلیغ کنید.
دوره ویدئویی آموزش گوگل آنالیتیکس (Google Analytics) برای تحلیل آمار وب سایت: اینجا را کلیک کنید (+).
اهمیت قیف فروش در مدل کسب و کار B2C
کسب و کارهای مبتنی بر مدل B2C در مقیاس گستردهتری فعالیت میکنند و بازار هدف بزرگتری دارند. تحلیل ویژگیهای جمعیتشناختی بهترین لیدهای قیف، یکی از روشهای موثر در این مدل بازاریابی است. با این روش شما شانس فروش و بازاریابی مجدد به آن لیدها را افزایش میدهید (در این زمینه مقاله لید اسکورینگ را بخوانید). اجرای تکنیکهای بهینهسازی نرخ تبدیل (CRO) یکی دیگر از استراتژیهایی است که میتوانید در مدل B2C برای تعیین بازار هدف استفاده کنید. تکنیکهایی که به افزایش فروش شما در مدل کسب و کار B2C کمک میکنند، شامل بهینهسازی محتوای وبسایت، صفحات فرود و اجرای قیفهای فروش ساده و مفید میشوند.
متن تبلیغات (Ad copy)
شناسایی زبان صنفی در مدل کسب و کار B2B
برای جذب مشتری در این مدل کسب و کار باید به زبان آنها صحبت کنید. کسب و کارها تمایل دارند از کسی خرید کنند که زبان و اصطلاحات مشترکی با آنها دارند. در این مدل بازاریابی، کسب و کارها بهدنبال خرید محصولی هستند که بیشترین منفعت را برای عملکرد کلی آنها دارند و کمتر به منافع شخصی خود توجه میکنند. بنابراین به تحریک احساسات آنها نیازی نیست، بلکه انتقال دانش و ایجاد حس اعتماد در مشتری از اهمیت بیشتری برخوردار است.
تبلیغات هیجانی در مدل کسب و کار B2C
در بازاریابی B2C برخلاف بازاریابی B2B باید محتوای تبلیغات بهصورتی نوشته شود که مشتری را به خرید ترغیب کند. در این مدل کپیرایتینگ باید بهگونهای باشد که احساسات مشتری را تحریک کند. بنابراین نیازی نیست که از اصطلاحات تخصصی این زمینه در متن تبلیغات خود استفاده کنید، بلکه محتوای شما کافی است که بهزبان دوستانه نوشته شود. مشتری در این مدل کسب و کار زمان کمتری برای تصمیمگیری و خرید صرف میکند و انعطافپذیری بیشتری نیز دارد. متن تبلیغات شما میتواند تاثیر زیادی در جلب مشتری داشته باشد.
کلام نهایی مدلهای کسب و کار B2B و B2C
در این مقاله ضمن آشنایی با کسب و کارهای B2B و B2C، تفاوتهای مدلهای کسب و کار B2B و B2C را به بیانی ساده و مختصر بررسی کردیم. این تفاوتها شامل ارتباط با مشتری، برندسازی، فرایند تصمیمگیری، تعیین بازار هدف و متن تبلیغات میشوند اما زمانیکه در عمل وارد دنیای کسب و کارهای B2B و B2C میشوید، متوجه میشوید تفاوتهای بسیار بیشتری در فرآیند بازاریابی، اعتمادسازی، استراتژیهای کسب رضایت مشتری و … وجود دارند. کسب و کارها و مشتریان عادات خرید متفاوتی دارند، اما همه آنها بهدنبال محصول و خدمات با کیفیت و با هزینه پایین هستند. بنابراین، توجه به این نکات، یکی از عوامل موفقیت جلب رضایت مشتریان است و در نتیجه فرقی نمیکند که کدام یک از مدلهای کسب و کار B2B و B2C را بهکار میبرید، بلکه تحت هر شرایطی باید بهترین خدمات را به مشتریان خود ارائه دهید. برای پایان مقاله، مدل کسب و کار برخی از وبسایتها و کسب و کارهای اینترنتی بزرگ ایران را بهعنوان نمونه بررسی میکنیم:
دیجیکالا:
- B2B: بخش بازارچه فروش
- B2C: خدمات فروش مستقیم کالا به مشتری
فرادرس:
- B2C: ارائه خدمات به دو بخش از مشتریان؛ دانشجویان (خریداران دوره) و مدرسان (ارائهدهندگان آموزش)
تخفیفان:
- B2B: فروش محصولات و خدمات شرکتها
- B2C: فروش آفرها به مشتریان
مجموعه آموزش ویدیویی راهاندازی و توسعه کسب و کار و استارت آپ: اینجا را کلیک کنید (+).