دو کلمه «بازاریابی» و «برند (نام تجاری)» را احتمالاً تا به حال بارها شنیدهاید که از طرف کارآفرینان و مدیران بازاریابی مشاغل، بسیار مورد استفاده قرار میگیرد. هر دو کلمه، معنی خاص خود را در کسب و کارها داشته و برای ارتقاء هر یک از اهداف، ابزارها و تکنیکهای ویژهای استفاده میشود. اما زمانی که آنها در کنار هم قرار گرفته و واژه «بازاریابی برند» یا Brand Marketing را میسازند، موضوع کمی پیچیدهتر و صد البته گستردهتر میشود.
برای کسب و کارهایی که میخواهند در حوزه کاری خود به موفیقت رسیده و موقعیت خود را در بازار حفظ کنند، درک ارتباط و تفاوتهای بین برند، بازاریابی و نحوه بازاریابی برند، بسیار ضرورت دارد. در واقع برند مارکتینگ، پایه و اساس تمام استراتژیهای موفق یک تجارت است. در ادامه این مقاله از آکادمی کاپریلا سعی میکنیم تا با بررسی بیشتر این سه مقوله اساسی و توضیح کلی درباره آن، رابطه آنها را نیز بررسی کرده و با درک کامل برند مارکتینگ، به شما در موفقیت اهداف برندینگ خود کمک کنیم.
برندسازی (Branding) چیست؟
برندسازی، عبارت است از هویت، فردیت و ارزشمندی شرکت شما و آن چیزی که نهاد آن را شکل میدهد. این مسئله باید در تمامی فعالیتهای یک شرکت، از معرفی محصول تا بازاریابی آن، رابطه کارکنان و حتی طراحی محیط کاری لحاظ شود. اما برای این که یک برند به درک درستی از خود و اهدافش برسد، باید پاسخ سوالاتی که هویت آن را به خوبی مشخص میکند، بداند. برخی از این سوالات عبارت است از؛
- اصول و ارزشهای اصلی برند چیست؟
- هدف برند چیست؟
- چه چیزی باعث ایجاد این کسب و کار شد؟
- ارزش پیشنهادی برند و کسب و کار شما چیست؟
- به چه دلیل میخواهید محصولات یا خدمات خود را به مخاطبان هدفتان ارائه دهید؟
- چه چیزی در مورد برند شما آن را نسبت به بقیه متمایز میکند؟ (مزیت رقابتی برند شما چیست؟)
- اصول داخلی کسب و کار شما چه هستند؟
- چه سبک حرفهای در کسب و کار را دنبال میکنید؟
- ویژگیهای ارتباطی و تعاملی برند چیست؟
- اولین چیزی که میخواهید با شنیدن نام برند شما توجه مخاطب را جلب کند چیست؟
- حسی که میخواهید مردم با فکر کردن به برند شما داشته باشند، چیست؟
- میخواهید مشتریان، شما را به عنوان یک برند چگونه توصیف کنند؟
توجه به این سوالات و یافتن پاسخهای آن، به صاحبان برند برای داشتن درک کامل از نهاد شرکت خود و آنچه قرار است ارائه دهند، کمک میکند. مطمئن شوید که پاسخها عمیق شوید. پاسخ همه این سوالات از ریشه برند شما میآید و برندسازی نیز دقیقاً همان چیزی است که شما باید آن را از درونیترین لایههای کسب و کار خود ایجاد کنید. همچنین لازم است به این مسئله توجه کنید که فرآیند برندینگ، به هیچوجه یک شبه اتفاق نمیافتد و لازمه آن، صرف زمان و منابع قابل توجه است. در واقع برندسازی آن چیزی را که مورد انتظار مشتریان بوده و در تعامل با شما تجربه میکنند، شکل و ارتقا میدهد و این همان نقطهای است که ارتباط برندینگ و مارکتینگ (بازاریابی) مشخص میشود.
مارکتینگ یا بازاریابی (Marketing) چیست؟
در حالیکه که برندینگ هویت شماست، مارکتینگ یا همان بازاریابی شامل تمام تکنیکها، رویهها، تلاشها و اهدافی است که برای برقراری ارتباط مخاطب با این هویت انجام شده و برای ایجاد تعامل با مشتریان و افزایش فروش به کار میرود. روند اصلی بازاریابی به دلیل ابزارها و پلتفرمهای متنوعی که مرتباً به وجود میآید، نحوه ارائه خدمات به مشتریان، ویژگیهای محصول یا تنوع خدمات شما، به طور مداوم در حال تغییر و تحول است. شیوههای مختلف بازاریابی، باید با توجه به طیف مخاطبان هدف تنظیم شده و در عین حال بتواند ماهیت اصلی برند را نیز در خود پشتیبانی کند. در یک کلام، هویت برند یک چیز ثابت است که باید با کمک بازاریابی به آن رنگ و لعاب داد، آن را به گوش مخاطب رسانده و در ذهنش نقش ببندد.
تفاوت برندسازی (Branding) و بازاریابی (Marketing) چیست؟
با پرداختن به دو اصل برندسازی و بازاریابی، زمان آن رسیده که آنها را در مقابل هم قرار دهیم. اگر تا به حال به تفاوت بین برندینگ و مارکتینگ فکر کرده باشید، همچون بسیاری دیگر از افراد به دنبال تعریف سادهای از تفاوت آن دو بودهاید. همچنین ممکن است به این سوال رسیده باشید که اگر به نظر میرسد در بازاریابی موفق هستید، چرا باید به برندینگ توجه کنید و یا برعکس. اما نکته اصلی اینجاست که دو مقوله بازاریابی و برندسازی، در عین ارتباط نزدیکی که دارند، کاملاً از هم جدا هستند. در دنیای کسب و کار رقابتی امروز، باید بتوانید محصول یا خدمات خود را به نوعی از دیگران متمایز کنید و برای این کار، هم به برندسازی قوی و هم به بازاریابی حرفهای نیاز دارید.
اگر هنوز هم نمیتوانید این دو مسئله را از یکدیگر جدا ببینید، به این فکر کنید که برندینگ، نمایش آن چیزی است که هستید، اما مارکتینگ شامل همان چیزی است که مصرفکنندگان را به برند شما جذب میکند. در حالیکه متدهای بازاریابی مدام در حال تغییر هستند و هیچگاه از آغاز شروع فعالیت یک برند ثابت نمیمانند، اما برند همیشه ثابت است.
مسئله دیگری که این دو اصل را از هم جدا میکند، تبدیل (Conversion) مشتری بالقوه به مشتری بالفعل است. میزان موفقیت بازاریابی معمولاً قابل اندازهگیری و مقایسه است و برای تعیین ارزش و بررسی عملکرد آن میتوان از شاخصهای کلیدی عملکرد (KPI) استفاده کرد. اما انجام این اندازهگیریها در مورد برندینگ دشوار بوده و معمولاً با KPIهای عددی ارتباط مستقیمی ندارد. برندینگ، مقولهای مرتبط با درون و ذهن افراد است و نمیتوان به راحتی آن را به اعداد تبدیل کرد؛ اما برخی ابزارهای دیجیتال مارکتینگ میتوانند با تحلیل رفتار مشتری و گفتگوهای شبکههای اجتماعی، تحلیلی نستباً دقیق از وضعیت برندینگ شرکت ارائه دهند.
بازاریابی برند یا برند مارکتینگ چیست؟
بازاریابی برند یا همان برند مارکتینگ، شامل یک برنامه برنامه استراتژیک بلندمدت برای افزایش مداوم اعتبار و شهرت یک برند یا نام تجاری است. در مورد هدف بازاریابی برند، میتوان به ایجاد یک پایگاه رو به رشد از مشتریان وفادار اشاره کرد. این هدف با برقراری ارتباط مداوم و پیوسته بین هویت و ارزشهای برند، با روشهای معنادار و جذاب به دست میآید. استراتژی برند مارکتینگ در یک شرکت باید همه جانبه بوده و به طور مداوم در حال توسعه و تغییرات مثبت است. در یک کلام میتوان برند مارکتینگ را به عنوان شیوهای تبلیغاتی تعریف کرد که با برجسته کردن نام برند، به توسعه ارتباطات، فروش و بهبود محصولات میپردازد. نکات زیر به شما در درک بهتر این مسئله کمک میکند.
بازاریابی برند، یک استراتژی بلندمدت است.
استراتژی بازاریابی برند را نمیتوان مانند یک کمپین تبلیغ کلیکی یا جشنواره فروش ویژه یک هفتهای تصور کرد که به سرعت نرخ بازگشت سرمایه را به همراه داشته باشد؛ بلکه برند مارکتینگ فعالیتی استراتژیک و پیوسته اما با سرعت کم است که طبق ماهیت شرکت طراحی شده و باید انتظار یک روند طولانی مدت را از آن داشته باشید.
به ثمر نشستن فرآیند بازاریابی برند، زمانبر است.
ساختن یک برند یک شبه اتفاق نخواهد افتاد. هرگونه فعالیتی که شما در زمینه برند مارکتینگ انجام میدهید، ممکن است هفتهها، ماهها و حتی سالها بعد به ثمر نشسته و شتاب بگیرد. نتیجه مثبت این فعالیتها برای برند، قطعاً ارزش انتظار را خواهد داشت.
برند مارکتینگ حتی در طول فرآیند انجام آن باید همراه با تغییر باشد.
قبل از این گفتیم که فرآیند برند مارکتینگ کسب و کار شما ممکن است مدتها طول بکشد و روندی طولانی مدت دارد. اما در کنار آن، باید این مسئله را در نظر داشته باشید که این فرآیند باید به صورت مداوم تغییر کرده و از تکنیک و متدهای مختلفی استفاده کند. نمیتوان تنها یک راه واحد را برای معرفی و بازاریابی برند در نظر داشت و به همین دلیل، مدیران بازاریابی مشاغل باید روشهای مختلفی از جمله تبلیغات ویدئویی، شبکههای اجتماعی و … را در نظر داشته و از آنها استفاده کنند.
هدف brand marketing، رشد کسب و کار است.
با وجود تمام روشهای متنوع برای انجام برند مارکتینگ و اهداف مختلفی که میخواهید به آن دست پیدا کنید، اما نباید هدف اصلی آن که جلب توجه به برند، جذب مشتری و در نتیجه رشد کسب و کار است را فراموش کنید. پس باید توجه کنید که در طول مسیر، از هدف اصلی دور نشوید. از آنجایی که در این فرآیند همه چیز براساس هویت کسب و کار شماست، ایجاد حس اعتماد و وفاداری در مشتریان اهمیت بسیاری پیدا میکند.
اهداف اصلی بازاریابی برند
برندسازی، گامی مهم و چالشبرانگیز در موفقیت کسب و کار شما است. اهداف برند مارکتینگ، در واقع اهداف خود برند هستند که از مهمترین آنها میتوان به ساخت تصویری خاص نسبت به رقبای بازار و افزایش فروش و درآمد اشاره کرد. در ادامه با هم به بررسی متداولترین اهداف بازاریابی برند که شرکتها و مشاغل مختلف معمولاً از آن استفاده میکنند میپردازیم.
آگاهی از برند (Brand Awareness)
با این هدف، مشتریان از طریق فعالیتهای مختلف تبلیغات محصول یا خدمات شما، با برند شما آشنا شده و نسبت به آن آگاهی پیدا میکنند که یکی از اصلیترین اهداف برند مارکتینگ به شمار میرود (بخوانید: آگاهی از برند چیست؟).
وفاداری به نام تجاری
علاوه بر بالا بردن شناخت مشتریان از برند یا همان نام تجاری شما، بسیار مهم است که نسبت به آن وفادار باشند. شما میتوانید این هدف را با نشان دادن یک ارزش پیشنهادی منحصر به فرد در محصول و خدمات خود به دست آورید.
حمایت از برند
در این مورد، هدف شما در برند مارکتینگ، بالا بردن تعداد مشتریانی است که با رضایت از محصول و خدمات برند شما، آن را به افراد دیگر (مشتریان بالقوه) توصیه میکنند و به سفیران برند شما تبدیل میشوند.
ارزش ویژه برند
اعتقاد بیشتر افراد جامعه بر این است که برندهای معروف و معتبرتر، موفقیت بیشتری نیز دارند و از این رو، آنها را بیشتر ترجیح میدهند.
ایجاد تعامل
افزایش مشارکت و تعامل مشتریان با برند، از دیگر اهداف اصلی برند مارکتینگ است. هرچه تعامل بیشتر باشد (میزان بازدید از سایت، نظرات درباره محصول، حجم سفارشات و …)، شانس برند برای موفقیت نیز بیشتر خواهد بود.
تصویر و هویت برند
بهتر است مردم برند شما را از طریق عناصر بصری مانند نماد، لوگو، رنگ، بستهبندی و … خاص و انحصاری شما بشناسند.
چه زمانی یک برند مارکتینگ موفقتر است؟
استراتژی برند مارکتینگ، چه برای کسب و کارهای با مشتریان همیشگی (مانند فروشندگان محصولات روزمره) و چه در مشاغل با مشتریانی برای طولانی مدت و محصولات گرانقیمتتر (مانند فروشندگان لوازم خانگی، کالای دیجیتال و …)، به بهترین شکل میتواند موثر باشد. این مسئله به این دلیل است که یک برندینگ و برند مارکتینگ موفق، با ایجاد حس تمایز نسبت به کسب و کار شما و همچنین شناخت کافی برای مخاطبان هدف، نام برند شما را برای همیشه در ذهن آنها حک میکند.
هر اندازه در پیشبرد اهداف بازاریابی برند خود دقت بیشتری داشته باشید، احتمال پیشرفت شما در این راه نیز بیشتر خواهد بود. صرف سرمایه و منابع کافی در این مسیر، در دستیابی به موفقیت و هدف مورد نظر شما موثر خواهد بود. همچنین ممکن است بتوانید از استراتژی برندهای معروفتر و موفقتر نیز استفاده کنید تا علاوه بر سادهتر شدن برنامهریزی و طراحی استراتژی، از روشهایی بهره ببرید که موفقیتآمیز بودن آنها پیش از این ثابت شده است. برای رسیدن به یک برند مارکتینگ موفقتر، سوالات زیر را پیش از برنامهریزی و تنظیم استراتژی مطرح کرده و پاسخ آنها را با توجه به شرایط و هدف برند خود، بسنجید.
- مخاطبان هدف شما چه کسانی هستند؟
- هدف اصلی برند شما چیست؟
- تعریف برند شما از موفقیت چیست؟
نحوه تاثیرگذاری رسانههای اجتماعی در بازاریابی برند
مطمئناً یکی از قویترین فاکتورهایی که در مسیر برند مارکتینگ شما تاثیرگذار خواهد بود، رسانههای اجتماعی است. مخاطبان هدف شما، زمان زیادی را در شبکههای اجتماعی گذرانده و در ارتباط با اطرافیان خود از طریق این پلتفرمها، توصیههایی را درباره محصول یا خدمات برندهای مختلف با هم به اشتراک میگذارند. حتی طبق برخی گزارشات منتشر شده، مردم تا 97% اطلاعات و ذهنیت خود درباره محصولات مختلف را از طریق همین شبکههای اجتماعی به دست میآورند. با این وجود، آیا مشاغل مختلف میتوانند از این میزان تاثیرگذاری غافل شوند؟
البته این مسئله را در نظر داشته باشید که بازاریابی برند در شبکههای اجتماعی، تنها شامل تبلیغات ویدئویی و تصویری نیست. این پلتفرمها فرصتی را برای شما فراهم میکنند تا با تعامل بیشتر با مشتریان و تقویت مثبت تصویر برند در ذهن آنها، تجریبات خوبی را برای آنها خلق کنید. در یک نظرسنجی که درباره این مسئله صورت گرفته، بیش از 71% کاربران اذعان داشتند که بعد از تعامل با برند محبوب خود در شبکههای اجتماعی، آن را به دوستان و اطرافیان خود نیز معرفی میکنند.
نحوه برخورد با مخاطب در این رسانهها، از جمله پاسخ به نظرات، جوابگویی سریع و موثر به پیامها و …، یک ابزار بازاریابی فوقالعاده موثر بوده و باعث ایجاد تصویری قابل اعتماد در ذهن مخاطب میشود. بنابراین، بهتر است با در نظر داشتن تاثیر و ارتباط دوطرفه رسانههای اجتماعی بین برند و مشتریان خود، استراتژیهای جدیدی را براساس آنها تنظیم کنید.
تنظیم استراتژی برند مارکتینگ موثر
تنظیم استراتژی برند مارکتینگ، قسمت مهمی از اهداف کلی بازاریابی شما را تشکیل میدهد؛ چرا که به برقراری رابطه موثر و پایدار بین برند و مشتری کمک میکند. قبل از پرداختن به نکات تنظیم استراتژی موثر، پاسخ سوالات زیر را درباره برند خود پیدا کنید تا بتوانید تصمیمگیری درستی درباره برندینگ خود داشته باشید.
- مزیت اصلی محصول (یا خدمات) شما چیست؟
- کدام ویژگیها شما را نسبت به رقبا متمایز میکند؟
- مشتریان شما چه کسانی هستند؟
- مشتریان شما چه نظری درباره محصول دارند؟
- میخواهید مشتریان شما چگونه با شما در تعامل باشند؟
بررسی پاسخ این سوالات، ایدههای بسیار موثرتر را در بازاریابی برند و استراتژیهای آن به شما میدهد.
بایدهای استراتژی بازاریابی برند
نکاتی که باید در طراحی استراتژی بازاریابی برند نظر داشته باشید، عبارت است از؛
برای شرکت خود، یک چشمانداز در نظر بگیرید.
برای چنین چشماندازی، ویژگیهایی را که میخواهید در ذهن مخاطب نسبت به برند شما ایجاد شود، تعیین کنید. این ویژگیها همان چیزهایی هستند که برند شما با آنها معروف میشود در نتیجه، باید حتماً آنها را در نظر داشته باشید.
مخاطب هدف را شناسایی کنید.
استراتژی برند ماکتینگ شما در صورتی میتواند موفق باشد که در دسترس مخاطب درست خود قرار بگیرد. برای شناسایی مخاطب هدف برند خود، باید کمی دقیقتر عمل کرده و با دید جزئینگری بیشتر، حتی به لحاظ روانشناسی آنها را بررسی کنید.
در مسیر خود ثابت قدم باشید.
بعد از ایجاد لوگو و دیگر ویژگیهای انحصاری برند، در مسیر برند مارکتینگ ثبات قدم داشته باشید تا به اعتبار کافی در بین مشتریان دست پیدا کنید.
احساسات واقعی را درگیر کنید.
در اکثر مواقع، ایجاد ارتباط عاطفی با مشتریان الزامی است. برای این کار، کافی است با ارائه بهترین خدمات به مشتریان، به آنها نشان دهید که جلب رضایت آنان برای شما در اولویت است. استفاده از کمپینهایی برای دریافت بازخوردهای احساسی، برای موفقیت استراتژی شما مفید هستند.
نبایدهای استراتژی برندمارکتینگ
هنگام تنظیم یک استراتژی برند مارکتینگ خوب، مطمئن شوید که از این مشکلات جلوگیری کنید.
عدم بررسی رقبا
تصور کنید که یک روند بازاریابی برند عالی را با موفقیت برنامهریزی کرده و تمام جوانب آن را در نظر گرفتهاید، اما در مراحل پایانی، متوجه میشوید یکی از رقبای شما قبلاً یک استراتژی مشابه را در پیش گرفته است. این مسئله در بسیاری از کسب و کارها محتمل بوده و تنها راه اجتناب از آن، بررسی فعالیتهای بازاریابی رقبا، قبل از تنظیم استراتژی است.
داشتن خلاقیت ناسازگار
ایدههای خلاقانه متنوع، اگرچه ممکن است جذاب به نظر برسد، اما در واقع برای مخاطب شما گیجکننده است. به عنوان مثال اگر در تبلیغات تلویزیونی یک برند، دو تبلیغ جداگانه که یکی از آنها با اجرای یک فرد مشهور ضبط شده و دیگری از انیمیشن کمک گرفته، همزمان در یک بازه زمانی پخش شود، چندان تبلیغ موثری نخواهد بود. هر یک از این دو نوع تبلیغ به تنهایی عالی هستند اما زمانی که میخواهید هر دو را با هم در یک برهه زمانی نمایش دهید، یک ذهنیت واحد و هویت انحصاری را برای مخاطب به وجود نمیآورید و این به نفع برند شما نیست. شخصیسازی و ایجاد هویت، در بازاریابی برند بسیار مهم است و نباید از آن غافل شد.
نداشتن چشم انداز بلندمدت
بدون تعیین اهداف و چشمانداز برند، استراتژی برند مارکتینگ شما متمرکز نبوده و در یک جهت حرکت نمیکند. باید ببینید که درازمدت میخواهید به چه هدفی دست پیدا کنید و آن را در طول مسیر حفظ کنید.
بررسی دو نمونه برند مارکتینگ جهانی
برندهای زیادی در دنیا از استراتژی برند مارکتینگ برای پیشبرد اهداف تجارت خود استفاده کردهاند. پیش از این نیز گفتیم که ما میتوانیم از این استراتژیها به عنوان نمونههایی که امتحان خود را پس دادهاند، الگوبرداری کنیم. با هم به بررسی نحوه استفاده از این استراتژیها در دو برند بزرگ تجاری در دنیا میپردازیم.
سامسونگ؛ آگاهی از برند (Brand awareness)
آیا میدانستید که شرکت سامسونگ، دستگاه بخار پاککننده هوشمندی برای لباسها با نام AirDresser دارد؟ پیش از این، فاکتور «آگاهی از برند» را به عنوان یکی از اهداف اصلی برند مارکتینگ معرفی کردیم. در این فاکتور مهم، در واقع برندها در تبلیغات، معرفی محصول و یا … از مشخصهای آشنا برای مشتری استفاده میکنند. این ارتباط بین شناخت ذهنی مشتری و محصولی که این برند ارائه داده، باعث میشود تا برای همیشه در ذهن مخاطب باقی بماند. در معرفی محصول جدید سامسونگ نیز که یک محفظه شبیه کمد با قابلیت تمیزکنندگی البسه است، میبینیم که نام آن را “AirDresser” (Dresser به معنای کمد) ذکر میکند. همین مسئله ساده، منجر به برقراری ارتباط قویتر و الهامبخش بودن تبلیغ در یک برند میشود.
BMW؛ تبلیغات ویدیویی
برند محبوب BMW نیز در یکی از آخرین تبلیغات ویدئویی خود، نمونهای باورنکردنی از نحوه برقراری ارتباط با یک برند را به شیوهای هوشمندانه و فراموشنشدنی ارائه میکند. در این تبلیغ، مدیر عامل قدیمی مرسدس بنز، دیتر زچه، در آخرین روز کاری خود و بعد از خداحافظی با شغل سابق خود، با یک خودرو جدید از BMW به خانه بازمیگردد تا زندگی بازنشستگی خود را آغاز کند. رقابت سخت این دو برند در طول سالها و خلاقیت شگفتانگیز در تولید این کلیپ تبلیغاتی، جنجال زیادی را در زمان انتشار آن به پا کرد که نشان میدهد یک تبلیغ خوب، تا چه اندازه میتواند موثر باشد.
نتیجهگیری از بازاریابی برند
در این مطلب، با مفهوم دقیقی از برند مارکتینگ یا همان بازاریابی برند آشنا شده و دیدیم که از چه لحاظ در کسب و کار اهمیت دارد. با رعایت نکات گفته شده در این مقاله میتوانید همین حالا استراتژی موثر بازاریابی خود را طراحی کرده و با استفاده از آن، کسب و کار خود را به عنوان یک برند موفق در حیطه کاری خود معرفی کنید. همچنین بایدها و نبایدهای این مسیر را بررسی کرده و دیدیم که بزرگترین برندهای دنیا، به چه صورت از این استراتژیها استفاده میکنند.
اگر این مطلب برای شما مفید بوده است، آموزشها و مطالب زیر نیز به شما پیشنهاد میشوند:
- مجموعه آموزش بازاریابی و تبلیغات
- آموزش تبلیغ نویسی (Copywriting)
- آموزش مدیریت تبلیغات و برند
- آموزش مدیریت بازاریابی
- آموزش بازاریابی ویدئویی (Video Marketing)
- آموزش بازاریابی در شبکه های اجتماعی